جایزه مامانی برای من (هورا)
از بس مامانم دیر میاد برام مطلب مینویسه، منهم یادم میره چه اتفاقاتی رو براتون نگفتم.
مامانم قول داده بود که برای من جایزه (ماجرای جیش گفتن) بخره. هفته پیش به اتفاق مامانم رفتیم مرکز خرید سمرقند. رفتیم توی اسباب بازی فروشی.
مامان: پانیذ جون چی میخوای برات جایزه بخرم؟
پانیذ: مامان من کالسکه برای پریسا (عروسکش) میخوام.
مامان: تو که کالسکه داری. یه چیز دیگه انتخاب کن
منهم موندم چی بگم. دیدم روی میز یه میکروفون پایه دار دو میکروفونه گذاشتند. گفتم اینو میخوام. مامانم هم برام خرید. منهم گفتم مرسی مامان که برام جایزه خریدی
بعدش هم طبق معمول رفتیم پارک و من به مدت طولانی سوار چرخ و فلک شدم.
اینم عکس من و هلیا در حال ابراز احساسات قبل از رفتن به پارک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی